هاشم آلابراهیم میگوید: خانه پدریام در کوچه روضهخوان ۳ دیواربهدیوار خانه خالهام بود. خانه قدیمی خودمان هنوز پابرجاست، اما بهجای خانه خالهام، مسجد امامهادی (ع) بنا شده است.
محله عبادی اکنون فقط بخش کوچکی از ابتدای خیابان آیتالله عبادی را در برمیگیرد که تا قبل ازسال۱۳۴۵ازمیان باغات«امین» و«نکاح» میگذشته است. «مزرعه نکاح» در وقفنامه میرزا ابراهیم رضوی وقف اولاد ذکور واقف و ساداترضوی شهرمشهد شده است. بعد از درگذشت آیتالله سیدمهدی عبادی، امامجمعه وقت مشهد، بخش ابتدایی خیابان خواجهربیع تا میدان امامحسین (ع) به یاد ایشان «عبادی» نامگذاری شد.
جواد عدالتی ساکن محله عبادی میگوید: مرحوم پدرم دوچرخه داشت، آن موقع ما ۱۱ تا بچه بودیم، وقتی پدرم علاقه ما را به دوچرخهسواری دید برایمان یک دوچرخه خرید. یعنی یک دوچرخه برای ۱۱ نفر
در راسته بولوار عبادی به سراغ یکی از قدیمیهای محله میروم، زیراندازی پهن کرده و نیمی از فضای پیادهرو را به خود اختصاص داده، از دور ملافه سفیدی نمایان است که در آن پنبهها هنوز جای خود را پیدا نکردهاند.
محمد لوکیان میگوید: وقتی کار سیمپیچی تمام شد، برای اینکه لاکی که برای عایقبندی استفاده شده بود، زودتر خشک شود، گرمش کردم که همان گرما باعث آتشگرفتن موتور شد.
فرید فرقانی، استاد هنر میناکاری به روش خانهبندی است؛ هنری که قدمتی ۵هزار ساله دارد اما اکنون آنقدر تعداد استادنش کم شده که بیم نابودیاش میرود.
متین دلاورپژوه به راحتی صاحب گلخانه نشده است. او میگوید: افسردگیام ادامه داشت تا اینکه روزی جمله طلایی «معلولیت محدودیت نیست.» را از مجری رادیو شنیدم و تحولی در من به وجود آورد.
خانه سیدجعفر شفاپور به "خانه شبیهخوانها" معروف شده بود، پدربزرگ، پسر و نوه در کنار هم گروه شبیهخوانی آل الله را تشکیل میدهند.